خرید و فروش و رهن و اجاره
خرید و فروش و رهن و اجاره

خرید و فروش و رهن و اجاره

نعمتی: سامانه انتشار فیش حقوقی مسئولان و نمایندگان در حال طراحی است

فیش حقوقی

سخنگوی هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی گفت که سامانه انتشار فیش حقوقی مسئولان و نمایندگان در حال طراحی است و پس از اتمام کار امکان دسترسی به آن فراهم خواهد شد.

بهروز نعمتی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: طبق مصوبه مجلس در قانون برنامه ششم، دولت باید نسبت به راه‌اندازی سامانه ثبت حقوق و مزایا اقدام کند و امکان دسترسی نهادهای نظارتی و عموم مردم را به آن فراهم کند از جمله فیش حقوقی مسئولان و نمایندگان باید در این سامانه قرار گیرد. در همین راستا دوستان ما در معاونت نیروی انسانی ریاست جمهوری در حال طراحی سیستمی به همین منظور هستند.

وی افزود: برای اینکه سیستم واحد و یکپارچه‌ای در این زمینه وجود داشته باشد ما مترصد این هستیم که سیستم طراحی شده را از ریاست جمهوری تحویل بگیریم و بخش انفورماتیک مجلس روی آن کار کند تا نهایتا امکان انتشار فیش حقوقی نمایندگان در سایت فراهم شود.

نعمتی درباره نحوه دسترسی به این سامانه یادآور شد: طبیعتا هر کسی بخواهد می‌تواند با ثبت اسم و مشخصات به این سامانه دسترسی پیدا کند. البته از نظر مسائل حاشیه‌ای هم پیش‌بینی‌هایی در این زمینه صورت گرفته تا سوءاستفاده‌ای در این زمینه انجام نشود.

خرازی: ایران آمادگی شروع هیچ‌گونه مذاکره‌ای را با آمریکا ندارد

ئیس شورای راهبردی روابط خارجی بر مبنای بیانیه مشارکت راهبردی ایران و چین، هفت پیشنهاد را برای توسعه همکاری‌های دو کشور ارائه داد.

به گزارش ایسنا، سید کمال خرازی که به دعوت وزارت بین‌الملل حزب کمونیست چین به پکن سفر کرده، در نخستین روز سفر کاری خود، در دانشگاه مطالعات بین‌الملل پکن، با حضور رئیس این دانشگاه، برای دانشجویان و اساتید سخنرانی کرد.

در ابتدای مراسم، رئیس دانشگاه مطالعات بین‌المللی پکن از حضور دکتر خرازی در سالگرد چهلمین سال آغاز تحولات مربوط به اصلاحات چین استقبال کرد و خواستار روابط گسترده‌تر بین مراکز دانشگاهی دو کشور شد.

رئیس دانشگاه مطالعات بین‌الملل پکن از توسعه روابط دو کشور نیز استقبال کرد و درباره فعالیت‌های این دانشگاه، از جمله کرسی زبان فارسی و مرکز مطالعات یک کمربند – یک جاده توضیحاتی ارائه داد.

هوا لیمین سفیر اسبق چین در ایران نیز در این نشست به چگونگی شکل‌گیری انقلاب اسلامی و پیروی مردم ایران از انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) پرداخت و گفت:  40 سال است که ایران در مقابل زورگویی‌های آمریکا ایستاده است، زیرا می‌خواهد استقلال خود را حفظ کند.

وی افزود: دو کشور ایران و چین بر استقلال خود تاکید می‌کنند و خواهان رفاه و توسعه مردمان خود هستند.

سفیر اسبق چین در ایران همچنین از اینکه سطح کنونی روابط دو کشور رو به پیشرفت و از منظر اقتصادی چند برابر شده، ابراز خشنودی کرد.

متن کامل سخنرانی  سیدکمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی  در این دانشگاه به شرح زیر است:‌

خانم‌ها و آقایان

بسیار خوشحالم که امروز به دعوت وزارت امور بین‌الملل حزب کمونیست چین در کشور شما هستم و می‌توانم در رابطه با سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران سخن بگویم.

همانطور که آگاهید حدود 40 سال پیش نظام سیاسی ایران با اراده اکثریت مردم ایران و در یک انقلاب شکوهمند از نظامی شاهنشاهی و تابع غرب بویژه ایالات متحده آمریکا و انگلستان به نظامی مردمی و انقلابی تغییر یافت. از آن به بعد کشور ما سیاست خارجی مستقلی را که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تعریف و تأکید شده است اتخاذ نمود. سیاست خارجی مستقل بدین معنا که کشور هیچگونه وابستگی به قدرتهای جهانی نداشته باشد، ضمن آنکه با کشورهای غیر سلطه‌گر و مستقل، به ویژه کشورهای اسلامی و همسایگان روابط صمیمی برقرار سازد. در همین راستا در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر حمایت از کشورهای تحت ظلم نیز تأکید شده است. البته، کشور ما به خاطر حفظ سیاست مستقل خود در طول 40 سال گذشته هزینه‌های سنگینی از جمله جنگ و تحریم‌های سنگین اقتصادی را متحمل شده است.

در اینجا تصمیم ندارم به تبیین سیاست خارجی ایران از بدو تولد نظام جمهوری اسلامی ایران تا بحال بپردازم، ولی از آنجا که موضوع سخنرانی من بررسی سیاست خارجی ایران در وضعیت فعلی است سعی خواهم کرد سیاست‌های سال‌های اخیر را با تأکید بر سیاست منطقه‌ای ایران، مورد بررسی قرار دهم.

خانم‌ها و آقایان

شما به خوبی می‌دانید که در طول یک دهه اخیر تحولات مهمی در جهان رخ داده که هر کدام مستقیماً بر جمهوری اسلامی ایران و به ویژه سیاست‌های داخلی و خارجی آن تأثیر داشته است، به طوری که مجبور شده است از خود در برابرآن تحولات واکنش نشان دهد.

این تحولات و یا رخدادهای مهم عبارتند از انقلاب‌های عربی که از تونس آغاز گردید، گسترش تروریسم تکفیری در منطقه و حمایت بعضی کشورهای منطقه از آن، توافق هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران با 1+5 و بالاخره روی کار آمدن ترامپ و خروج آمریکا از توافق هسته‌ای.

خانم‌ها و آقایان

آنچه در کشورهای عربی در طول کمتر از یک دهه اخیر اتفاق افتاد بی سابقه بود. هیچ یک از اندیشمندان سیاسی چنین اتفاق زودرسی را پیش بینی نمی‌کردند. هرچند که جرقه این رخداد با خودکشی یک پرتقال‌فروش تونسی که از ظلم نیروهای امنیتی به ستوه آمده بود زده شد، ولی واقعیت این است که به خاطر سیاست‌های ظالمانه و غیرمردمی رژیمهای خودکامه و فاسد کشورهای عربی این آتش شعله ور گردید.

در قبال این تحولات عظیم عربی، جمهوری اسلامی ایران سیاست خود را براساس دو اصل پایه گذاری نمود:  احترام به خواسته مردم کشورهایی که در آنها انقلاب رخ می‌داد و دیگری مخالفت با مداخله دیگر کشورها و بویژه قدرتهای بزرگ، در امور داخلی آنها. به همین جهت بود که ایران ضمن همراهی با مردم تونس، مصر، یمن و بحرین، با دخالت آمریکا و بعضی از کشورهای اروپایی و منطقه‌ای در سقوط نظام قذافی در لیبی مخالفت کرد. همچنین دربرابر دخالت کشورهای ثروتمند عرب منطقه در سوریه و حمایت آنها از گروههای تروریستی به منظور تغییر نظام حاکم بر سوریه مقاومت نمود.

حضور ما در سوریه به دو دلیل صورت گرفت یکی آنکه بحران سوریه از پیش توسط کشورهای خارجی طراحی شده بود، به طوری که ظرف مدت کوتاهی انواع گروه‌های تروریستی با کمک مالی و تسلیحاتی آن کشورها با هدف اسقاط نظام سوری تشکیل گردید. مقامات غربی و بویژه آمریکایی نیز از همان ابتدای بحران اعلام کردند که اسقاط نظام سوری را با هدف ضربه زدن به ایران دنبال می‌کنند و در عمل نیز می‌رفت که گروههای تروریستی در پشت مرزهای ما مستقر شوند. دوم آنکه دولت سوریه برای مبارزه با گروههای تروریستی و تأمین ثبات و امنیت کشورش از ما کمک خواست و ایران برای حفظ وضع موجود و ثبات منطقه به کمک آن دولت شتافت. در عراق نیز ایران به کمک دولت و مردم این کشور شتافت و از سقوط قریب الوقوع بغداد به دست داعش جلوگیری کرد.

گسترش تروریسم در سالهای اخیر نیز یکی از مشکلاتی است که  همواره جمهوری اسلامی ایران را تهدید کرده است. البته، سالها بود که گروههای تروریستی در افغانستان حضور داشتند و ایران از حضور آنها چه در قالب اقدامات تروریستی و چه تولید و انتقال مواد مخدر آسیب می‌دید، ولی با انقلابهای عربی و تحولاتی که در خاورمیانه صورت گرفت، ناگهان گروههای تروریستی قدرتمندی در غرب ایران در دو کشور عراق و سوریه تحت عناوین مختلف، از جمله داعش، شکل گرفتند که علاوه بر به خطر انداختن حاکمیت ملی کشورهای فوق الذکر به شدت مرزهای غربی کشور ما را تهدید می‌کردند، به طوری که حتی توانستند به داخل کشور نفوذ و از جمله در پارلمان ایران دست به اقدامات تروریستی و کشتار مردم بی گناه بزنند. متأسفانه باید متذکر شد که براساس شواهد موجود، از جمله اعترافات مقامات آمریکایی، ایالات متحده آمریکا و بعضی از کشورهای منطقه از جمله عربستان، قطر، امارات و ترکیه با حمایت‌های مالی و تسلیحاتی و اطلاعاتی خود در شکل دهی و گسترش گروههای تروریستی مزبور نقش داشته‌اند.

به نظر می‌رسد سازماندهی و حمایت از گروه‌های تروریستی مانند داعش، راهکار آمریکا و بعضی از کشورهای ثروتمند منطقه برای ضربه زدن به کشورهای غیرهمگام با آنهاست. 17 سال حضور مستمر ماشین جنگی ایالات متحده آمریکا در افغانستان نه تنها موجب از بین رفتن سازمانهای تروریستی نشده است، بلکه امروز در شرایطی قرار داریم که تروریستها علاوه بر حضور در روستاها به شدت شهرهای مهم افغانستان را نا امن کرده و حتی بعضاً به تصرف خود در می‌آورند. علت آن این است که برای ایالات متحده آمریکا ثبات افغانستان در اولویت قرار ندارد، بلکه آنها به بهانه وجود گروههای تروریستی در افغانستان قصد دارند برای همیشه در این کشور حضور داشته، علیه کشورهایی همچون روسیه، چین، ایران، پاکستان و آسیای مرکزی اقدامات مداخله‌گرانه خود را ادامه دهند. بدون شک آمریکا پدیدآورنده ثبات و امنیت در افغانستان نخواهد بود، بلکه این همسایگان منطقه ای افغانستان هستند که باید با تشریک مساعی خود امنیت را به افغانستان بازگردانند. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در افغانستان کمک به بازگشت ثبات به این کشور، از طریق تشریک مساعی و هماهنگی با کشورهای حوزه پیرامونی افغانستان است.

خانم‌ها و آقایان

موضوع هسته ای ایران و توافقی که با 1+5 صورت گرفت از جمله مسائل دیگری است که در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اهمیت دارد و بر زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشورمان تأثیر گذار است. ما برای نشان دادن حسن نیت خود با 1+5 که آمریکا ابتکار آن را بر عهده داشت به مذاکره نشستیم. مذاکرات 2 ساله‌ای که در نهایت به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) ختم گردید. براساس بیانیه‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ایران تاکنون بر تعهدات خود وفادار مانده است، هرچند که طرف غربی از ابتدا به درستی به تعهدات خود عمل ننمود و لذا گشایش قابل توجهی در اقتصاد ایران صورت نگرفت.

به هر حال، توافق مزبور با تغییر رییس جمهور آمریکا و حاکم شدن گروهی تندرو در کاخ سفید مورد تعرض مستقیم ترامپ قرار گرفت و به دستور او ایالات متحده آمریکا از آن خارج گردید. نه تنها آمریکا از توافق خارج گردیده است، بلکه با تصویب و اعمال تحریم‌های ثانویه و تعیین ضرب الاجل کشورهای دیگر را مجبور می‌سازد در اعمال فشار بر ایران به آمریکا بپیوندند. این زورگویی و عمل غیرقانونی آمریکا که هدفش ضربه زدن به مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران است به هیچ وجه قابل تحمل نیست و ایران تمام تلاش خود را خواهد کرد تا با کمک دوستان خود با آن مقابله کند. خوشبختانه بجز معدود کشورهای وابسته به آمریکا اغلب کشورها با این سیاست ضد ایرانی مخالفت خود را اعلام داشته اند، ولی آمریکا با زور و قلدری و تهدید اهداف خود را همچنان دنبال می‌کند.

نظر به اینکه هدف ایالات متحده آمریکا از این فشارها مشخص است و آن تغییر نظام جمهوری اسلامی در ایران است، تا زمانی که تغییری در اهداف آمریکا دیده نشود و این رژیم دست از تهدید و قلدری علیه مردم و نظام ایران برندارد، ایران آمادگی شروع هیچگونه مذاکره ای را با آمریکا ندارد و به مقاومت خود ادامه خواهد داد. ما مطمئن هستیم که با مقاومت مردم ایران و کمک کشورهای دوست در مقاومت خود علیه این تهدیدات موفق خواهیم شد.

آنچه امروز ترامپ در مورد جمهوری اسلامی ایران دنبال می‌کند به نحوی دیگر در سایر مناطق جغرافیایی دنیا نیز از سوی آمریکا پیگیری می‌شود. هدف آمریکا در استراتژی جدید خود بازگرداندن قدرت از دست رفته آمریکا و تبدیل این کشور به قدرتی منحصر بفرد در چارچوب شکل‌گیری نظام تک قطبی جهان است.

آنها ایران، چین، روسیه و حتی متحدین اروپایی خود را خطری برای قدرت جهانی ایالات متحده آمریکا تلقی می‌کنند لذا از نظر آنها فعالیت‌های سیاسی و نظامی و نفوذ منطقه ای کشورهای دیگر نباید مانع هژمونی ایالات متحده آمریکا در جهان گردد. سیاست ما این است که هرچه بیشتر علیه این سیاست آمریکا با دیگر کشورهای جهان، بویژه روسیه، چین، هند و اروپا همکاری نزدیک داشته باشیم.

خانم ها؛ آقایان

ایران خواهان بهترین روابط با کشورهای جهان است و در سیاست خارجی خود اولویت را به همسایگان خود می‌دهد. متأسفانه برخی از کشورهای جنوبی خلیج فارس که در همسایگی ما قرار دارند در پیروی از آمریکا سیاست‌های خصمانه‌ای را علیه ایران دنبال می‌کنند و همین امر به بی ثباتی منطقه کمک کرده است. ایران با دو کشور همسایه خود در غرب کشور یعنی عراق و ترکیه  بهترین روابط را دارد. در شرق کشور با افغانستان و پاکستان نیز رابطه ما رو به گسترش است. با تغییرات سیاسی اخیر در پاکستان بنظر می‌رسد پاکستان و ایران بتوانند بعنوان دو همسایه از داشتن یک رابطه قوی بهره ببرند. در شمال نیز ایران در قفقاز و آسیای مرکزی، روابطی استوار و بدون تنش را با همسایگان خود دنبال می‌کند و در تلاش برای گسترش آن است. در این میان روسیه از اهمیت خاصی برخوردار است و روز بروز روابط ایران و روسیه و همکاری دو کشور در حل بحرانهای منطقه ای توسعه می‌یابد. ایران و اروپا نیز تلاش می‌کنند از میزان تأثیر خروج آمریکا از برجام بکاهند، ولی انتظار داریم اروپائیان اقدامات عملی سریعتری در انجام تعهدات خود بعمل آورند.

در شرق دور روابط ما با تمام کشورها دوستانه است و البته روابط ایران با کشور بزرگ و تاریخی چین از اهمیت خاصی برخوردار است. با هیچ کشوری در دنیا سطح روابط اقتصادی ایران به اندازه روابط آن با چین نیست و امیدواریم براساس توافقاتی که شده است میزان آن افزایش یابد. ظرفیت‌های بزرگی بین دوکشور وجود دارد که هنوز از آنها به طور کامل استفاده نشده است. واقعیت این است که فشاری که امروز آمریکا چه از نظر تجاری و چه از نظر امنیتی بر چین در دریای جنوبی چین می‌آورد، ادامه دار خواهد بود. چه ترامپ بر سر کار باشد و چه رئیس جمهور دیگری جایگزین وی گردد. خیلی طبیعی به نظر میرسد که چین بعنوان قدرتی که براساس استراتژی امنیت ملی آمریکا در کنار روسیه و ایران تهدید علیه آمریکا تلقی می‌شود تحت فشار فزاینده ای قرار داشته باشد.

لذا لازم است که دو کشور چین و ایران سطح همکاریهای خود را در قالب بیانیه مشترک "مشارکت جامع راهبردی" که درسال 2016 در تهران به تائید رؤسای جمهور دو کشور رسید، افزایش دهند، این همکاری می‌تواند تأمین انرژی مورد نیاز چین را در دراز مدت تضمین و از سوی دیگر همکاریهای منطقه‌ای را در قالب پروژه یک کمربند – یک جاده تقویت نماید.

خوشبختانه دو کشور ایران و چین از ظرفیتهای بالای جغرافیایی برخوردارند. ایران همچون چین در شمال و جنوب به دو دریای خزر و خلیج فارس و دریای عمان که از اهمیت خاصی برخوردارند، متصل است. اهمیت این دو دریا در این است که در کنار خود کشورهایی را دارند که از نظر منابع غنی نفت و گاز از سرآمدهای جهان بحساب می‌آیند. ایران از نظر مجموع منابع گازی و نفتی نیز در رتبه بالای جهانی قرار دارد. موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی ایران به نحوی است که با 15 کشور همسایه است و واسط ارتباط این کشورها با یکدیگر است. لذا در پروژه یک کمربند – یک جاده می‌تواند نقش اساسی داشته باشد.

2500 کیلومتر ساحل جنوبی ایران نیز مسیر راه دریایی جاده ابریشم قدیم بوده که کالاها از چین به امپراطوری رم که مرز آن رودخانه دجله در عراق بود، منتقل می‌شده است. اروپای قاره ای کالاهای خود را از چین از طریق جاده ابریشم خشکی که از شمال ایران می‌گذشته دریافت می‌کرده است. لذا ضروری بنظر می‌رسد که با کمک ایران و چین هردو خط قدیم خشکی و دریایی جاده ابریشم مجدداً در قالب پروژه یک کمربند – یک جاده احیا شود.

باتوجه به مراتب فوق و مفاد بیانیه مشارکت راهبردی بین دو کشور موارد ارزیابی زیر پیشنهاد می‌شود:

ادامه پروژه یک کمربند-یک جاده. همکاری دوکشور ایران و چین می‌تواند موجب ادامه این پروژه با اتصال خطوط جاده‌ای و ریلی ایران در دو مسیر جنوب به شمال و شرق به غرب شود. اتصال بندر گوادر به بندر چابهار و اتصال خطوط راه آهن و جاده از چابهار به خطوط جاده‌ای و راه آهن آسیای مرکزی و همچنین امکانات راه آهن و جاده‌ای شرق به غرب ایران می‌تواند ارتباط با آسیای مرکزی، خاورمیانه، اروپا و حتی افریقا را تسهیل کند. از سوی دیگر، خط آهن چین به آسیای مرکزی می‌تواند به جنوب و جاده ابریشم دریایی متصل گردد.

احیای خط دریایی جاده ابریشم قدیم در قالب پروژه یک کمربند –یک جاده. خوشبختانه توافق پاکستان و چین در اتصال کاشغر به بندر گوادر زمینه‌های لازم را برای ادامه این پروژه در دریا فراهم کرده است. اقیانوس هند از آبراه‌های مهم حیاتی دنیاست که هم برای ایران و هم برای چین دارای اهمیت است. گوادر پاکستان و چابهار ایران پیشانی اقیانوس هند هستند و لذا لازم است همکاری سه جانبه ای بین سه کشور ایران، چین و پاکستان شکل گیرد.

سرمایه‌گذاری در ادامه مسیر یک کمربند-یک جاده. ایجاد خطوط آهن و جاده‌ای جدید، فرودگاه، خطوط لوله نفت و گاز و تاسیس شهرهای مدرن و همچنین سرمایه گذاری در بخش‌های انرژی عمان، ایران، پاکستان و عراق از اهمیت خاصی برخوردار است. ایجاد یک اتوبان شرقی – غربی که از گوادر آغاز و به خرمشهر و بصره منتهی شود می‌تواند برای حمل کالا و مسافر بسیار کارساز باشد.

مشارکت در بازسازی و توسعه کشورهای عراق و سوریه. ایجاد خط لوله گاز از عسلویه به عراق و سوریه و رساندن آن به مدیترانه که هم شهروندان عراق و سوریه و هم اروپای جنوبی از آن بهره برند، حیاتی است.. بازسازی این دو کشور که هر دو صاحب انرژی هستند می‌تواند برای چین و ایران و همچنین برای سوریها و عراقیها ایجاد شغل ‌کند. این توسعه نیاز به سرمایه گذاریهایی همچون ایجاد کارخانه‌های تولید آهن، سیمان، مصالح ساختمانی، تولید برق و غیره دارد که در مسیر جاده ابریشم می‌تواند احداث گردد.

همکاری‌های استراتژیک بین سه کشور ایران، چین و پاکستان. این سه کشور لازم است در زمینه توسعه صنایع دفاعی با یکدیگر همکاری نمایند. توسعه چابهار و گوادر و امنیت آن به امنیت اقیانوس وابسته است لذا ایجاد نیروی دریایی قدرتمند و پایگاه‌های دریایی مدرن در چابهار و گوادر برای تامین امنیت اقیانوس هند ضروری است.

انرژی هم برای ایران و هم برای چین اهمیت حیاتی دارد. چین بعنوان مصرف کننده و ایران بعنوان تولیدکننده انرژی می‌توانند همکاری درازمدتی را برنامه ریزی کنند. ضروری است بین ایران و چین در رابطه با تولید و عرضه انرژی و سرمایه گذاری در این زمینه کار اساسی و راهبردی صورت پذیرد. پیشنهاد می‌شود چین در اتصال خط لوله گاز به پاکستان مشارکت نماید و در ادامه مسیر گاز طبیعی را از بزرگترین میدان گازی جهان در ایران به غرب چین برساند.

فراهم کردن زمینه گسترش همکاری دوکشور. پیشنهاد می‌شود وزارت امور بین‌الملل حزب کمونیست چین که به رهبری چین گزارش می‌دهد و شورای راهبردی روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران که دستگاه مشورت دهنده به رهبری ایران است گفتگوهایی دوره‌ای در تهران و پکن داشته باشند تا با موشکافی و آماده کردن طرح‌های لازم برای مقامات ارشد دو کشور، زمینه‌های شکل گیری یک همکاری راهبردی را فراهم سازند.

انتهای پیام

الاهرام بررسی کرد؛«شیشه عمر» ترامپ چگونه به دست ایران افتاد؟

مصطفى السعید در الاهرام نوشت: ایالات متحده در پیش بینی های خود در مورد نتایج تحریمهای اقتصادی امریکا علیه ایران مبالغه می کند و انتظار دارد عدم موافقت ایران با امضای توافق جدید موجب تغییر حکومت شود.

به گزارش «نامه نیوز به نقل از انتخاب»؛ این نشریه مصری در ادامه آورده است: در سوی دیگر، به نظر نمی رسد ایران از تحریمها هراس شدیدی داشته باشد؛ چرا که در طول 35 سال با شدیدترین تحریمها مواجه بود. هرچند حال نسبت به گذشته شرایط بسیار فرق کرده است؛ بویژه از حیث افزایش شبکه روابط ایران با هم پیمانانش، که در صدر آنها روسیه و چین قرار دارد. بعلاوه، هم پیمانان اروپایی آمریکا مخالف تحریمهای واشنگتن بوده و به دنبال راه حل هایی برای جبران تحریمهای ایران هستند. علاوه بر اینکه چین، هند، پاکستان و ترکیه به خرید نفت ایران ادامه می دهند، اما مهمترین چیزی که به نفع ایران است و از تاثیر تحریمهای آمریکا بر آن می کاهد، اعلام جنگ تجاری ترامپ علیه اروپا،کانادا، مکزیک و برزیل، در کنار روسیه و چین است؛ مساله ای که موجب مقابله مشترک این دولتها با جنگ تجاری آمریکا می شود.

به دنبال اعمال تعرفه های گمرکی بر بسیاری از واردات دولتهای اروپایی، آلمان بر حجم همکاری های اقتصادی خود با چین افزود؛ همانطور که موضع اروپا در مخالفت با تحریمهای آمریکا علیه ایران، در بخشی از آن، به نارضایتی اش از جنگ ترامپ با صادرات اروپایی ها به ایالات متحده باز می گردد.

با توجه به اینکه ایالات متحده نگران ان بود که تحریمهای ایران نتایج سریعی نداشته باشد، تصمیم گرفت آن را به دو مرحله تقسیم کند، دوره اول شامل تحریم بانکها و شرکتهایی که با ایران در تعامل هستند و دوره دوم، ممنوعیت صادرات نفت ایران که از نوامبر آینده آغاز می شود. ترامپ در برابر یک چالش خطرناک قرار دارد؛ چرا که وعده داده است صادرات نفت ایران را به صفر برساند؛ اما چین که وارد کننده یک چهارم نفت ایران است، تعرفه های گمرکی را بر واردات نفت آمریکا اعمال کرده است، تا ضربه دو گانه ای را به آن وارد کند؛ یعنی واردات نفت آمریکا را کاهش داده و زمینه را برای جایگزینی نفت ایران فراهم کند و از سوی دیگر، ترکیه اعلام کرده است که به واردات نفت از ایران ادامه می دهد.

به این ترتیب، ترامپ نمی تواند به وعده خود در مورد به صفر رساندن صادرات نفت ایران عمل کند و در صورت شکست ایالات متحده در تحقق تاثیر فشارها بر ایران، دولت آمریکا در یک تنگنای واقعی در برابر هم پیمانان و دشمنانش قرار می گیرد و ناتوانی آن در استفاده از قدرت نظامی یا اقتصادی در برابر ایران مشخص می شود؛ مساله ای که عواقب وخیمی برای جایگاه ایالات متحده در منطقه و جهان دارد.

سیاست ترامپ به گونه ای بوده که به راحتی در حال از دست دادن هم پیمانان خود و سوق دادن آنها به سمت تمرد از سیاستهای آمریکاست. این مساله باعث نزدیکی دولتهای اروپایی به چین و روسیه و همدردی آنها با ایران می شود. ایران اکنون به خط مقدم دفاع از ائتلاف روسی چینی تبدیل شده است؛ چرا که موفقیت ترامپ در به تسلیم واداشتن ایران، وی را تشویق می کند که به سیاستهای محاصره و تحریم دیگر دولتها ادامه دهد.

تنها گزینه ای که برای دولت امریکا باقی مانده است، تلاش برای بر هم زدن ثبات داخلی ایران است که البته این تلاش رئیس جمهور آمریکا تا به حال ناکام مانده است. در این شرایط، که گزینه اعمال قدرت نظامی نیز به مصلحت هیچ یک از طرفها نیست، ترامپ روی دور دوم تحریمها در ماه نوامبر، حساب کرده است. این در حالی است که حزب جمهوری در استانه انتخابات کنگره نگران آن است که مجبور به پرداخت بهای کاهش محبوبیت ترامپ و سیاستهای کورکورانه او شده و حزب دموکرات با پیروزی در انتخابات، بتواند ترامپ را کنترل کند.
 برای خرید و فروش آپارتمان در اندیشه به املاک توقف مراجعه کنید.

ایران و کنوانسون رژیم حقوقی در یای خزر

جنوب نیوز- مصطفی زارعی، دانشجوی دکتری حقوق بین الملل و مدرس دانشگاه: کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر امروز پس از 21 سال گفت‌وگو و بدون مباحث تحدید حدود بستر و زیربستر و تعیین خطوط مرزی در آکتائوی قزاقستان به امضای روسای جمهور پنج کشور ساحلی رسید.

حسن روحانی پیش از سفر به قزاقستان در گفتگو با رسانه ها به این نکته اذعان کرده بود که در این کنوانسیون، دریای سرزمینی مشخص می‌شود و مناطق انحصاری ماهیگیری و رفت و آمد کشتی‌ها نیز حد و حدود خود را پیدا خواهد کرد. امروز پس از امضای این کنوانسیون وزیر امور خارجه در نامه ای رسمی به همتایان خود در روسیه، آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان به آنها تاکید کرد که در کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر، محدوده بستر و زیربستر تعیین نشده است؛ این کار می‌بایستی متعاقبا و طی توافق بین طرف‌های ذیربط انجام شود.

این دغدغه ها در حالی مطرح شده است که با امضای کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر در قزاقستان همه ماجرا به پایان نمی رسد و هر پنج کشور باید این سند مهم را در پارلمان های خود به تصویب برسانند و تا زمانی که همه این پنج کشور این تصویب را انجام ندهند اجرای آن نیز شروع نخواهد شد. قانون اساسی کشورمان برابر اصل 72هفتادوهفتم که مقرر می کند، «عهدنامه‌ها، مقاوله‌نامه‌ها، قراردادها و موافقت‌نامه‌های بین‌المللی باید به تصویب مجلس برسد» و اصل هفتادوهشتم مبنی‌بر این که «هر گونه تغییر در خطوط مرزی ممنوع است مگر اصلاحات جزئی با رعایت مصالح کشور به شرط این که یک‌طرفه نباشد و به استقلال و تمامیت ارضی کشور لطمه نزند و به تصویب چهارپنجم مجموع نمایندگان مجلس برسد» می تواند تا حدودی نگرانی منتقدان را از تصویب کنوانسیونی که به ضرر کشورمان باشد، کاهش دهد.دریای خزر بزرگترین پهنه آبی محصور در خشکی است. طول آن حدود ۱۰۳۰ تا ۱۲۰۰ کیلومتر و عرض آن بین ۱۹۶ تا ۴۳۵ کیلومتر است. سطح دریای خزر در حدود ۲۸ متر پائین‌تر از سطح دریاهای آزاد است.

ایران و کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر


657 کیلومتر ساحل این دریا متعلق به ایران است و 1900 کیلومتر به قزاقستان، 820 کیلومتر به آذربایجان و 3220 کیلومتر باقیمانده به روسیه و ترکمنستان تعلق دارد.

لازم به ذکر است طبق قرارداد1921 و 1940 بین ایران و شوروی دو کشور به صورت مشترک از دریای خزر استفاده می کردند که پس از فروپاشی شوروی و ایجاد 4 کشور جدید نیاز به تعیین رژیم حقوقی جدید شد.

در این مجال ،مختصرا به برخی از مفاد اعلامیه تفسیری جمهوری اسلامی ایران  که توسط وزیر اور خارجه ایران در خصوص کنوانسیون رژیم حقوقی خزر، آمده است اشاره می گردد:

- جمهوری اسلامی ایران مقررات و مفاد مربوطه قرارداد 1921 میان ایران و جمهوری سوسیالیست فدراتیو روسیه و هم چنین قرارداد  1940 بازرگانی و بحرپیمایی میان ایران و اتحاد جماهیر سوسیالیست شوروی را یادآوری و خاطرنشان می کند.

- در کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر، محدوده بستر و زیربستر تعیین نشده است؛ این کار می بایستی متعاقبا و طی توافق میان طرف های ذیربط انجام شود.

- بند سوم از بخش مربوط به تعریف خطوط مبداء مستقیم در ماده یک کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر به وضعیت ساحل جمهوری اسلامی ایران در دریای خزر اشاره دارد و هدف از نگارش این بند، مدنظر قرار دادن و توجه به وضعیت ویژه ایران بوده است. 

به علاوه، همان گونه که در کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر تصریح شده است، روش تعیین (ترسیم) خطوط مبداء مستقیم بایستی در یک موافقتنامه جداگانه میان همه طرف های ذیربطِ کنوانسیون معین گردد.

این بند اشعار می دارد: چنانچه شکل ساحل یک کشور ساحلی، آن کشور را در تعیین آب های داخلی اش آشکارا در وضعیت نامساعدی قرار دهد؛ این وضعیت هنگام اعمال روش فوق (روش تعیین خطوط مبداء مستقیم که بعدا طی موافقتامه ای معین می گردد) مدنظر قرار خواهد گرفت تا رضایت تمامی طرف ها جلب گردد.

 برای خرید و فروش آپارتمان در اندیشه به املاک توقف مراجعه کنید.

پنجمین نشست سران کشورهای حاشیه خزر؛ امضای رژیم حقوقی؟

بعد از ۲۵ سال بحث وجدل و چهار نشست سران و ۵۱ نشست کارشناسی برای تدوین کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر، اکنون چشم‌ها به نشستِ قریب‌الوقوع سران حاشیه این دریا دوخته شده که روز یکشنبه ۲۱ مرداد در قزاقستان برگزارخواهد شد.

تدوین رژیم حقوقی جدید برای این دریا یکی از مهم‌ترین و پیچیده‌ترین مسائل پنج کشورحاشیه این دریا پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ بوده است و انتظار می‌رود که نشست قزاقستان به این مسئله پایان دهد و سرانجام کنوانسیون مذکور به امضا همه کشورها برسد.

در آخرین نشست سران که درمهر ماه ۱۳۹۳ در آستاراخان روسیه برگزار شد، روسای پنج کشور ساحلی دریای خزر، یک سند مشترک ۱۹ ماده‌ای را که حاوی اصول کلی برای تدوین کنوانسیون رژیم حقوقی این دریا بود، امضا کردند.

به تازگی، بعد از نزدیک به چهار سال بعد از نشست آستاراخان، مقام‌های روسی اعلام کردند که کار تدوین پیش‌نویس کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر را به پایان رسانده‌اند.

تهیه پیش‌نویس رژیم حقوقی

دیمیتری مدودیف، نخست‌وزیر روسیه، ۳۱ خرداد، پیش‌نویس کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر را امضا کرد و در پی آن ولادیمیر پوتین نیز متن پیشنهادی را تأیید کرد. گرچه متن کامل کنوانسیون مصوبه دولت روسیه انتشار نیافته است اما شبکه‌های رسانه‌ای روسیه مانند «آرب ک»، «اینترفاکس» و «تاس» مهم‌ترین بندها و خلاصه‌ای ازآ ن را منتشر کردند.

بر پایه گزارش این شبکه‌ها، پیش‌نویس کنوانسیون رژیم حقوقی را وزارت خارجه روسیه با موافقت سازمان‌های اجرایی فدرال روسیه تهیه کرده و این کار با هماهنگی‌های اولیه چهار کشور دیگر حاشیه خزر صورت گرفته است. این پیش‌نویس حقوق و مسئولیت‌های کشورهای حاشیه خزر را برای استفاده از حریم هوایی، آب‌ها، بستر، زیربستر و منابع طبیعی این دریا تعریف و تنظیم می‌کند.

حریم آب‌های سرزمینی

در پیش‌نویس مصوبه روسیه آمده است که آب‌های سرزمینی هر یک از کشورها ۱۵ مایل دریایی (۲۷.۹۷ کیلومتر) است و اینکه هر کشور ساحلی اجازه دارد که ۱۰ مایل دریایی (۱۸.۵۳ کیلومتر) فراتر از محدوده آب‌های سرزمینی را جز منطقه انحصاری ماهی‌گیری خود بداند. بقیه سطح دریای خزر پهنه مشترک یا مشاع خواهد بود.

آنگونه که خبرگزاری اینترفاکس گزارش کرده است، بر پایه ماده شش پیش‌نویس کنوانسیون، کشورها بر حریم هوایی و منابع سطح و بستر و زیر بستر دریا در محدوده آب‌های سرزمینی خود حاکمیت خواهند داشت.

به رغم این، در حالی‌که اصول حاکم بر تقسیم بستر دریا به پنج قسمت و استفاده مشترک از بخش‌هایی از آب‌های سطح دریا به تأیید همه کشورها رسیده است، ولی یکی از مسائل کلیدی دیر پا و پیچیده یعنی شیوه تحدید حدود بستر دریا در بخش‌هایی از پیش‌نویس کنوانسیون که رسانه‌ای شده، مشخص نشده است.

البته این تحدید حدود بستر، مربوط به جنوب دریای خزر است، و ایران، آذربایجان و ترکمنستان را در برمی‌گیرد.

تحدید حدود بستر دریا

روسیه که پس از فروپاشی شوروی دراعتراض به اقدامات آذربایجان، قزاقستان و ترکمستان، با ایران همراه و هم سو بود و رژیم حاکمیت مشاع دولت‌ها را راه حل می‌دانست، در سال ۲۰۰۰ موضع خود را تغییر داد و در سال ۲۰۰۳ موافقت‌نامه سه‌جانبه‌ای را دایر بر تقسیم منابع زیر بستر دریای خزر با آذربایجان و قزاقستان امضا کرد. به عبارت دیگر این سه کشور، در عمل بدون کنوانسیون رژیم حقوقی پذیرفته شده از سوی پنج کشور ساحلی، حاکمیت خود را بر بخش عمده‌ای از منابع انرژی در شمال این دریا اعمال کردند. بدین سان حدود ۶۸ درصد بستر دریای خزر در اختیار این سه کشور قرار دارد.

موضع ایران و اصل انصاف

ایران که در ابتدا با استناد به قراردادهای ۱۹۲۱ (پیمان دوستی ایران و روسیه شوروی) و ۱۹۴۰ (پیمان تجارت و کشتیرانی در دریای خزر) سهم ایران را در این دریا ۵۰ درصد می‌دانست، متعاقباً با پیش کشیدن «اصل انصاف» برای تقسیم دریا به پنج بخش مساوی، سهم ۲۰ درصد را برای خود مطرح کرد که بارها مقام‌های دولتی و نظامی به مناسبت‌های مختلف بر این خواسته پای فشردند، گو اینکه در دو سه سال گذشته این پافشاری کم‌رنگ شده است.

در این راستا، در آذرماه ۱۳۹۶، ابراهیم رحیم‌پور معاون پیشین وزارت خارجه در امور آسیا و اقیانوسیه، در پاسخ به پرسش خبرنگاری درباره سهم ایران در دریای خزر اظهار داشت: «در بخش [جنوب] ایران و ترکمنستان و آذربایجان قرار دارند ... کشورهایی با اندازه سواحل مختلف که ایران کمترین ساحل را دارد و جزیره هم نداشته و مقعر است... همه مباحث فنی است و این مباحث قانونمندی خود را دارد». او در ادامه گفت دریای خزر «هندوانه» نیست که به پنج قسمت مساوی تقسیم شود و معلوم نیست سهم ۲۰ درصدی از کجا آمده است.

از این رو سهم ایران در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. آذربایجان و ترکمنستان خواهان آنند که بستر دریا بر مبنای خط میانه یا خط منصّف تقسیم شود که ارتباط مستقیم با طول ساحل کشور مربوطه دارد که منجر به تخصیص سهم‌های نابرابر و کمترین سهم برای ایران می‌شود. بر این اساس سهم ایران ۱۳ درصد خواهد بود گو اینکه برخی از رسانه‌های داخلی، سهم ۱۸ درصدی ایران را مطرح کرده‌اند.

دریای خزر ۱۲۰۰ کیلومتر طول دارد و پهنای آن از ۲۲۰ تا ۵۵۰ کیلومتر متغیر است. محیط این دریا حدود ۶۵۰۰ کیلومتر است که ۶۵۷ کیلومتر از سواحل آن به ایران تعلق دارد.

خطوط انتقال انرژی

یکی از مهم‌ترین نکات پیش‌نویس کنوانسیون رژیم حقوقی درباره لوله‌های زیرآبی برای انتقال نفت و گاز است. به گزارش اینترفاکس، بر پایه ماده ۱۴ پیش‌نویس کنوانسیون رژیم حقوقی، کشورهای حاشیه خزر می‌توانند لوله‌های انتقال انرژی در بستر دریا کار گذارند، به شرطی که رضایت کشورهایی را که لوله‌ها از بخش آنها می‌گذرد، جلب کنند.

تا به حال ایران و روسیه با هر گونه خطوط انتقال انرژی در بستر دریا مخالفت می‌کردند، به ویژه با طرح خط لوله «ترانس کاسپین» (خط لوله بندر ترکمن‌باشی به باکو) که در صورت اجرایی شدن می‌تواند گاز ترکمنستان و قزاقستان را از طریق آذربایجان به اروپا برساند. علت مخالفت ایران و روسیه این بود که اجرای چنین طرحی باید با موافقت همه کشورهای حاشیه خزر و در چهارچوب یک کنوانسیون رژیم حقوقی صورت گیرد.

این طرح در صورت عملی شدن می‌تواند وابستگی دولت‌های اروپایی به گاز صادراتی روسیه را کاهش دهد.

نیروهای نظامی

دیگر نکته مهم پیش‌نویش کنوانسیون رژیم حقوقی، درباره نیروهای دریایی در دریای خزر است. ماده سه این پیش‌نویس می‌گوید که حضور ناوها و دیگر شناورهای نظامی خارجی در دریای خزر ممنوع است که در واقع یکی از نکات سند مشترک ۱۹ ماده‌ای نشست چهارم سران در آستاراخان بود.

در آن نشست، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، گفت حضور نیروهای خارجی در دریای خزر ناپذیرفتنی است و اینکه «فقط کشورهای حاشیه خزر مجازند نیروی نظامی در این گستره آبی داشته باشند». پیرو این سخنان پوتین، حسن روحانی افزود: «کشورهای حاشیه خزر قادر به تأمین ثبات و امنیت دریای خزرند و نیازی به نیروهای فرامنطقه‌ای ندارند».

در این راستا، پیش‌نویش مذکور آورده است که شناورهای نظامی هر یک از پنج کشور حاشیه خزر در صورت کسب اجازه قبلی و یا در شرایط غیر مترقبه، سانحه، و یا کمک‌رسانی به افراد و کشتی‌ها و هواپیما‌های در وضعیت اضطراری می‌توانند وارد بنادر و یا آب‌های سرزمینی دیگر کشورها شوند.

همچنین، این پیش‌نویس کشورهای حاشیه خزر را از اجرای رزمایش‌های نظامی در مجاورت مرز آب‌های سرزمینی دیگر کشور بر حذر می‌دارد و اجرای چنین رزمایش‌هایی را «ناقص صلح در دریا» و تهدیدی علیه امنیت کشورهای ساحلی می‌داند.

به گزارش بنگاه خبری ایتنرفاکس، بر پایه پیش‌نویس کنوانسیون هر یک از کشورها حق دارند که در آب‌های سرزمیی خود «مناطق امنیتی» در اطراف جزایر مصنوعی، سکوها و پایگاه‌ها، و یا هر سازه دیگری ایجاد کنند به شرطی که محدوده آن مناطق بیشتر از ۵۰۰ متر از اضلاع بیرونی آن سازه‌ها نباشد. در ضمن کشورها مکلف شده‌اند که برپایی این سازه‌ها و محدوده آنها را به دیگر کشورها اطلاع دهند و محدوده‌های امنیتی نباید حقوق دیگر کشورها برای استفاده از آب‌های مشاع زیر پا گذارد.

ارتش‌آرایی در خزر

با اینکه حضور نیرو های خارجی در دریای خزر ممنوع اعلام شده و طی سالهای گذشته مقامهای کشورهای ساحلی، بارها و به مناسبت های مختلف، از دریای خزر به عنوان دریای "صلح و دوستی" نام برده اند، اما تلاش پیگیر این کشور ها برای تقویت نیروی دریایی شان در این دریا ادامه داشته است.

روسیه با تقویت کمی و کیفی یکانهای شناور خود در دریای خزر و اجرای رزمایشهای منظم، توان ناوگان خود را بیش از پیش افزایش داده و برآن است که پایگاه بزرگی در بندر کاسپیسک در جنوب ماخاچ قلعه در داغستان دایر کند.

ایران، به عنوان دومین قدرت دریایی خزر با نزدیک به 90 شناور بزرگ و کوچک ، از جمله یکانهای موشک انداز، گامهای موثری را برای تقویت حضورش در دریای خزر برداشته است.

قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان هم گامهای مشابهی برداشته اند. قزاقستان با خرید ناوچه های موشک انداز از اوکراین و دریافت یکانهای شناوراز روسیه و کره جنوبی و تقویت بنیه اش برای کشتی سازی به روند میلیتاریزه شدن (ارتش آرایی) در دریای خزر پیوسته است . آذربایجان با دریافت یکانهای گشتی از آمریکا و ترکیه و خرید موشکهای ضد کشتی از اسرائیل و بهره گیری از آموزش و تجارب این کشور ها توان خود را در خزر تقویت کرده است. ترکمنستان که کمترین توان دریایی را دارد با خرید ناوچه و قایقهای گشتی از ترکیه، آمریکا و روسیه میرود که توان خود را افزایش دهد وهمگام با این اقدامات، یک دانشکده نیروی دریایی نیز دایر کرده است.

حصول توافق ؟

در پی تصویب پیش‌نویس کنوانسیون از سوی روسیه، سرگئی لاروف گفت: «با اطمینان کامل می‌توانم بگویم که کنوانسیون رژیم حقوقی در پنجمین نشست سران در قزاقستان امضا خواهد شد».

با این همه، همان گونه که پیشتر اشارت رفت، شک و تردیدهایی در این باره وجود دارد. در ابتدا لازم است ایران، آذربایجان و ترکمنستان گام‌های اساسی برای تحدید حدود خود در جنوب دریای خزر بردارند. در گذشته، در چند مورد این سه همسایه با تهدیدهای نظامی تلاش کردند که طرف مقابل را از عملیات اکتشاف نفت و گاز در بخش‌های مورد منازعه بازدارند. در خرداد ۱۳۹۱ یکان‌های نظامی آذربایجان، کشتی تحقیقاتی ترکمنستان را که مشغول انجام عملیات لرزه‌نگاری در میدان گازی سردار این کشور‌ (در جمهوری آذربایجان به آن کپز می‌گویند) مجبور کرد، منطقه را ترک کند.

سرگئی لاورف، در نیمه دسامبر ۲۰۱۷، هشت ماه پیش، بعد از نشست وزیران خارجه کشورهای حاشیه خزر در مسکو اعلام کرد: «همه مسائل کلیدی در مورد تحدید حدود و مرزبندی دریای خزر حل شده است». اما اِلمار محمدیاروف، وزیر خارجه آذربایجان، گفت برخی از مسائل هنوز لاینحل مانده است.

محمدجواد ظریف هم بعد از نشست مذکور به خبرگزاری ایرنا گفت که تا اجلاس پنجم سران خزر در قزاقستان، متن کنوانسیون رژیم حقوقی به دقت تنظیم خواهد شد. در همین زمینه، بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه، ۲۴ آذر سال گذشته اعلام کرد: «مسائل مربوط به تحدید حدود نه تنها به هیچ وجه نهایی نشده بلکه حتی در دستور کار مذاکرات اجلاس وزیران [خارجه در مسکو] هم نبوده است. بنا بر این، ایران در مواضع خود در زمینه تحدید حدود هیچگونه تجدید نظری نداشته است».

به رغم نشست وزیران خارجه خرز در مسکو و چهار اجلاس گروه کاری از ابتدای سال ۲۰۱۸، مقام‌های ایران تصویر روشنی ازسهم ایران و یا نتایج این نشست‌ها ترسیم نکرده‌اند. از این رو پیش‌بینی می‌شود که نشست سران در قزاقستان، تحدید حدود جنوب دریای خزر را به گفت‌وگوهای سه‌جانبه ایران و آذربایجان و ترکمنستان موکول کند.

اخیراً در پنجم مرداد ۱۳۹۷، ابراهیم رحیم‌پور، دیپلمات پیشین و کارشناس مسائل بین‌المللی، با اشاره به نشست سران در قزاقستان و تقسیم دریای خزر به باشگاه خبرنگاران جوان گفت: «طبق فرمول خط منصّف سهم ایران ۱۱.۵ درصد می‌شود که ما آن را قبول نداریم ... و منابع ما در عمق ۴۰۰ متری دریا است و استخراج آن پر هزینه است، به همین دلیل فعلاً برنامه‌ای برای استخراج نداریم».

با وجود همه این اختلاف‌نظرها و ابهامات، با افزایش همکاری‌های ایران با آذربایجان و ترکمنستان که به تازگی با امضا تفاهم‌نامه‌ها و قراردادهای گوناگون با سفر روحانی به عشق‌آباد و باکو، به ترتیب در روزهای ۷ و ۸ فروردین امسال صورت گرفت، امید می‌رود که راه برای فائق شدن بر مسائل تحدید حدود جنوب دریای خزر هموار شود.

یکی از مهم‌ترین پیامدهای سفر روحانی به باکو، امضای سند همکاری میان ایران و آذربایجان برای توسعه مشترک دو میدان نفتی در دریای خزر بود. به گفته امیر حسین زمانی‌فر، معاون وزیر نفت در امور بین‌الملل و بازرگانی، یکی از این بلوک‌ها «آلو» نام دارد که در ایران «البرز» نامیده می‌شود و بلوک دوم کمی پایین‌تر از این بلوک است.

آذربایجان که سه بلوک این منطقه مورد اختلاف دو کشور را «آلو»، «آراز» و «شرق» نام نهاده است، در مرداد ۱۳۸۰ یک کشتی تحقیقاتی خارجی (ژئو فیزیکال ۳) را برای کارهای اکتشافی به این منطقه اعزام کرد. ایران در واکنشی تند با گسیل یک ناوچه به طرف کشتی تحقیقاتی و با پرواز در آوردن چند هواپیما بر فراز منطقه یاد شده، آن کشتی را وادار به ترک منطقه کرد.

از این رو همکاری مشترک ایران و آذربایجان برای توسعه بلوک‌های مورد منازعه، نقطه عطفی در حوزه همکاری‌های دوکشور در زمینه انرژی در دریای خزر محسوب میشود.

بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران، در پی امضا سند همکاری مذکور گفت: «بهره‌برداری از دو بلوک نقتی آغاز خواهد شد و قفل دریای خزر باز شده است».

 برای خرید و فروش آپارتمان در اندیشه به املاک توقف مراجعه کنید.